
منتقد آثار ادبی در گفتگو با «راوی خبر»:
مادران نمونه و موفق را بشناسید
حمیده علیزاده در گفتگو با خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر» گفت: کتاب «مادر یک دقیقهای» نوشته اسپنسر جانسون به ترجمه هانیه حق نبی مطلق از انتشارات سلسله مهر است که اثر شامل ۱۱۲ صفحه است که در سال ۱۳۹۰ منتشر شده است.
مدرس دانشگاه و منتقد کتاب ادامه داد: کتاب «مادر یک دقیقهای» از جمله کتابهای روانشناسی است که راههای تربیتی فرزندان را به مادر میآموزد تا او بتواند بهتر و راحتتر با کودک خود رفتار و فرزندان را به بهترین شکل تربیت کند.
وی افزود: پاتریک اسپنسر جانسون فیزیکدان و نویسنده آمریکایی بود که عمدتاً به دلیل کتابهای روانشناسانهاش که در زمینههایی مثل شیوههای زندگی هستند، شهرت دارد، او موضوعات پیچیده را با پاسخهای ساده و کارا ارائه میدهد، وی که در ۲۴ نوامبر ۱۹۳۸ به دنیا آمده و در سال ۲۰۱۷ درگذشته است؛ یکی از محبوبترین نویسندگان بزرگ جهان به شمار میآید، میلیونها نفر از خوانندگان کتابهای او توانستهاند به سادگی و با اعتماد به خود در شغل و زندگی به موفقیت برسند، از معروفترین آثار او «اولین فروشنده بزرگ دنیا» و «چه کسی پنیر مرا جابهجا کرد» میباشد؛ از دیگر آثارش مدیریت یک دقیقهای، یک دقیقه برای خودتان، هدیه، پدر یک دقیقهای، هدیه حال و ... را میتوان نام برد.
علیزاده تصریح کرد: داستان از آنجا شروع میشود که زن جوان و باهوشی میخواست رازها و اسرار یک مادر و پدر خوب بودن را بیاموزد، این خانم که باردار نیز بود، دریافت که این رازها را فقط و فقط میتواند از کسی بیاموزد که آنها را تجربه کرده و به کار بسته است و در زندگی خود با آن مواجه شده است. پس به دنبال تحقیق و جستجو رفت و از خانوادههای زیادی پرسوجو کرد و این را دریافت که عدهای از خانوادهها روشهای قدیمی را به کار میبرند و آنچه را که آموخته بودند، در تربیت و پروش کودکان خود نیز به کار بسته و سختگیر هستند و عدهای دیگر که خود را با عنوان والدین امروزی میخوانند که احساساتی بوده و ملایم و مهربان رفتار کرده و احساسات کودک خود را درک میکنند.
وی گفت: دسته اول بیشتر افرادی بودند که رفتار و کردار کودک را بیشتر مدنظر قرار داده بودند و دسته دوم غرور و شخصیت کودکان برایشان اهمیت بیشتری داشت، اما در این روشها نقصی وجود داشت، چون فقط یک جانب از کار انجام میشد و گویی آدم یک مادر نصفه و نیمه دارد و او با مادران زیادی صحبت کرد و به گفتگو پرداخت و ناامید و خسته به خانهاش بازگشت اما در حین گفتگو با آنها به نکتهای برخورده بود که فکرش را مشغول کرد، در میان صحبتها از زنی گفته شده بود که سه فرزند دارد و زندگی پرنشاط و با موفقیتی را میگذارند و برای هر کاری وقت دارد.
این منتقد ادامه داد: زن جوان شماره مادر یک دقیقهای را پیدا کرد و با او تماس گرفت و قرار ملاقات گذاشت، مادر نمونه ظاهر مناسب و روحیهای شاد داشت و بسیار جذاب و بشاش بود. زن جوان با خود فکر کرد که حتماً این شیوه و روش نگهداری از فرزندان ربطی به ظاهر و روحیه او باید داشته باشد و درست فکر کرده بود، سپس شروع کرد به سوال پرسیدن و یادداشتبرداری کرد. مادر نمونه سعی کرد برای او توضیح دهد که فرزندانش را طوری تربیت کرده است که به خود علاقهمند باشند پس در این صورت رفتاری درست و شایسته از خود نشان خواهند داد، زن مسن به او گفت که فرزندانش او را مادر یک دقیقهای صدا میزنند و گفت که در این مادر یک دقیقهای سه راز مهم نهفته است و بهتر است برای فهمیدن این سه راز نزد دخترانش برود تا آنها برایش از آن رازها بگویند.
وی افزود: اولین راز مادر یک دقیقهای، هدفهای یک دقیقهای است، در واقع راز اول در مورد اهدافی میگوید که مادر به فرزندانش کمک میکند تا آنها را کشف و در جایی یادداشت کنند، یادداشتی که کوتاه بوده و زمانی بیشتر از یک دقیقه برای خواندنش وقت لازم نباشد، بعد مدام آن را خوانده و مرور کنند؛ وقتی اهداف را بنویسیم، بیشتر آنها را انجام شده میبینیم و هدف از نوشتن این است که همه اعضا از اهداف هم آگاه شده و با هم به تفاهم برسند و احساس کنند که هر آنچه که از دیگری انتظار دارند به دست آوردهاند.
علیزاده بیان کرد: راز دوم مادر یک دقیقهای تحسینهای یک دقیقهای است، در این مرحله وظیفه مادر این است در هنگامی که کودک کار خوب و درستی انجام میدهد او را غافلگیر کرده و مورد تحسین قرار دهد، با دیدن نکات مثبت و تاًکید بر روی آنها باعث میشود که کودک حس مسئولیتپذیری داشته و خودش بفهمد که انجام چه کاری برای مفید است و به او احساس خوبی میدهد، وقتی لذت یک کار خوب و نتیجه آن را میبیند، کار را به خاطر خودش و نه به خاطر مادرش انجام میدهد.
وی تاًکید کرد: راز سوم این موضوع را که دختر سوم برای زن جوان گفت، سرزنشهای یک دقیقهای بود، با این شیوه مفید و مناسب میتوان وضعیت ناخوشایند میان دونفر را تغییر داد و آن را بهبود بخشید تا همه چیز را تمام شده بدانند، وقتی مادر از کار اشتباه فرزند خود باخبر میشود، سریعاً نزد او رفته و باهم به خلوتی میروند و خیلی واضح و روشن کار اشتباهش را گوشزد کرده و با صراحت احساسش را نسبت به آن کار بیان میکند و به او میگوید که واقعاً ناراحت و آزرده است، بعد لحظهای سکوت میکند که این سکوت سی ثانیه طول میکشد و بعد دستهایش را روی شانه فرزندش گذاشته و به او میگوید که کارش فقط برای اصلاح او بوده است و همیشه پشتیبان او خواهد بود و در انتها میگوید که او را خیلی دوست دارد.
این منتقد گفت: زن جوان که طی این چند روز بسیار فکر کرده و یاداشتهایش را مرور کرده است، متوجه شده که دختران مادر نمونه نیز راهکارهای مادرشان را استفاده کردهاند و آنها هم با استفاده از این سه راز توانستهاند با مشکلات و رفتار کودکانشان بهتر مواجه شوند و کودکان آنها را دید که به روشنی از اهداف خود باخبر بودند یا دختر دوم که به جای دیدن نکات منفی کارنامه پسرش نمرههای خوب و بالای او را دید و او را مورد تشویق و تحسین قرار داد و یا دختر سوم که در بحران جدایی از همسرش به سر میبرد و پسر ۱۷ سالاش با این موضوع کنار نمیآمد و رفتارهای ناشایستی از خود نشان میداد اما مادرش ناامید نشده و هر روز با او به کمک سرزنشهای یک دقیقهای صحبت میکرد و او را لمس میکرد و احساس واقعیاش را به او می گفت و در آخر به او میگفت که چقدر دوستش دارد و در نهایت به نتیجه رسیده بود و با پسرش رابطه خوبی داشت و توانسته بودند موضوع را به اتمام برسانند؛ به این نتیجه رسید که با دیدن تمامی این مسائل به روشی دست یافته است که درست، کاربردی و مناسب برای تربیت فرزندش است و آنها را در اختیار همسرش قرار داد تا با هم به این مهم دست یابند.
علیزاده ادامه داد: وقتی تمام این مراحل مو به مو انجام شود، کودک میفهمد که شخصیتش زیر سوال نرفته و نزد خانوادهاش ارزش و اهمیت دارد و آنها او را دوست دارند و فقط کار اشتباه اوست که آنها را رنجیده خاطر کرده و ممکن است طول بکشد اما این روش بسیار مفید بوده و نتیجه خوبی به همراه خواهد داشت.
وی افزود: نویسنده تمامی مراحل را با دقت توضیح داده است و مثالهایی را در قالب داستانش بیان میدارد که این موضوع را ملموس و قابل درک کرده است، او که در ابتدای کتابش نامهای به مادران مینویسد و به آنها میگوید که قطعا ًبرای اینکه یک مادر نمونه باشد به زمان بیشتری از یک دقیقه نیاز دارند، اما میتواند با راهکارهایی فقط در یک دقیقه و یا کمتر از آن با فرزندان ارتباط برقرار کرده و به آنها بیاموزند که چطور به خود علاقهمند شده و از خود رفتار شایسته و خوبی را نشان دهند.
منتقد کتاب با بیان اینکه در بخشی از این کتاب آمده است: چیزی که والدین میخواهند این نیست صرفاً فرزندشان نظم را رعایت کند، بلکه آنها چیز مهمتری را میخواهد یعنی اینکه کودکانشان خود نظم را به وجود آورند، زمانی که کودک در اولین مراحل یادگیری قرار میگیرد، نظم و انضباطی که به او آموزش میدهید، الگوی مناسبی برایش است تا آن را در مورد خودش تکرار کند، اما این اولین قدم در راهی است که به چیز مهمتری ختم میشود و آن احساس مهم و ارزشمند نظم شخصی است.
وی در پایان اظهار داشت: به عنوان یک پدر و مادر این مهم نیست که در حضور شما چه اتفاقی میافتد بلکه مهم این است که در غیاب شما چه اتفاقی رخ میدهد، زمانی که بچهها بدانند واقعا دارند چه میکنند، قوه تشخیص و قضاوت آنها بهتر رشد میکند، در حقیقت مادری لایق و شایسته است که که به فرزندانش بیاموزد که خود را دوست بدارند وهم خودش توانسته باشد از زندگی لذت ببرد؛ در این صورت آنها با یکدیگر ارتباط مناسبی برقرار میکنند و خود این موضوع باعث میشود که از مشکلات و مسائلی که خانوادههای زیادی با آن روبه رو میشوند، دوری کرده و در خانواده آنها از اضطراب و استرس، شکست و سردرگمی اثری نباشد.
الهه ملاحسینی – راوی خبر
انتهای خبر/