شهید جاویدالاثر مدافع حرم مهدی عسگری

نسل بی پایان؛

شهید جاویدالاثر مدافع حرم مهدی عسگری

وصیت شهید: من با الهام از امام مظلوم و سیدالشهدا به جبهه‌های جنگ آمدم و تا آخرین قطره خونم در این راه پایدار خواهم مانده.

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر»؛ شهید مدافع حرم «مهدی عسگری»، در اول مرداد سال ۱۳۵۸در خانواده‌ای مذهبی و علاقه‌مند به اهل بیت عصمت و طهارت در روستای قرقان قزوین به دنیا آمد. بعد از تولد به همراه خانواده پانزده نفره که دوازده برادر و یک خواهر بودند از قزوین به مدت هفت سال به بندرعباس رفتند و دوره ابتدایی را در آنجا گذراند و بعد از مهاجرت خانواده به منطقه لویزان دیپلمش را در آنجا گرفت. یکی از برادرانش به‌نام شهید زین العابدین عسگری درعملیات آزادسازی خرمشهر به شهادت رسید. دو برادردیگر نیز دردوران دفاع مقدس به درجه جانبازی نائل آمدند.

 

بعد از گذراندن دوران سربازی در سال ۱۳۷۵ وارد سپاه شد و در نیروی دریایی بندرعباس مشغول به خدمت شد و با انتقال به استان البرز در سپاه امام حسن مجتبی (ع) مشغول به خدمت شدند. به‌واسطه تسلط بر رشته‌های ورزشی کیک‌بوکسینگ، نینجوتسو، دفاع شخصی، کاراته، و جودو و مهارت در غواصی، به‌عنوان مسئول تربیت بدنی سپاه امام حسن مجتبی(ع) انتخاب شد.

در سال ۱۳۸۵ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج فرزند دختری به نام نازنین‌فاطمه است. او تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس در رشته مدیریت دولتی ادامه داد. در خرداد هزار و سیصد و نود و سه برای اولین بار به سوریه اعزام شد. فرماندهی گردان فاطمیون را برعهده داشت. در آخرین اعزام با لو رفتن عملیات در۲۷ خرداد ۱۳۹۵ در شمال حلب در منطقه معراته نیرو‌هایش محاصره شدند، او نیرو‌هایش را از منطقه خارج کرد و خودش به همراه شهید محمدامین کریمیان با ایثار و جانفشانی در مقابل تکفیری‌های داعش‌ایستادند و با اصابت هفت گلوله به شهادت رسید. پیکر این شهید توسط تکفیری‌های جبهه النصره از منطقه خارج شد و به وطن باز نگشت. نمادی از مزار شهید مهدی عسگری در صحن شرقی امامزاده

محمد (ع)کرج بنا شده است.

وصیت نامه شهید:

سلام بر رسول اکرم -صلی الله علیه و آله- وخاتم النبیین و دخت گرامی‌اش فاطمه زهرا -سلام الله علی‌ها- و دوازده امام معصوم.

سلام بر حضرت مهدی -عجل الله تعالی فرجه- صاحب العصر والزمان، حجت حق و یاری‌کننده رزمندگان اسلام و امت شهیدپرور ایران؛ سلام بر نایب بر حقش و رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی؛ سلام بر یاران امام و امت اسلام و رزمندگان پیرو قرآن.

اسلام از آغاز ظهور تا امروز مورد ظلم واقع شده است و ما مسلمانان مکلف هستیم از آن دفاع کنیم.

امام حسین -علیه السلام- برای اسلام سرش بالای نیزه رفته است.

بدنش مثله شده و یاران عزیزی که به گفته خودش بهتر از آنان در آن زمان وجود نداشته، از دست می‌دهد و حتی خانواده محترمش را به اسیری می‌برند؛ ولی حضرت برای حفظ اسلام همه این‌ها را با جان و دل پذیرا می‌شود.

من با الهام از امام مظلوم و سیدالشهدا به جبهه‌های جنگ آمدم و تا آخرین قطره خونم در این راه پایدار خواهم مانده.

انسان در اسلام باید به دو جهاد بپردازد: یکی جهاد اصغر؛ یعنی با دشمنان خارجی و دومی جهاد اکبر با دشمنان داخلی؛ یعنی نفس انسان می‌باشد.

در تاریخ منقول است که پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله- بعد از هر جنگ به یارانش می‌فرمود: که به جهاد اکبر که همانا مبارزه با نفس انسان است بپردازند و به نظر من در حال حاضر جبهه‌های جنگ جایگاه هر دوجهاد و به تعبیر صحیح‌تر دانشگاه انسان‌سازی است.

امت مسلمان ایران! انسان در جبهه‌های جنگ، آن قدر به خداوند باری تعالی نزدیک می‌شود که در کمال ایثار در راه او گام بر می‌دارد.

بنابر این چرا تعلل ورزیم و از این نعمت معنوی بی‌بهره بمانیم؟ چرا در جبهه‌های جنگ شرکت نکنیم و به خود‌سازی مشغول نشویم؟ برای انسان شدن به اسلام احتیاج داریم.

بعد از چهارده قرن اسلام حقیقی حیات دوباره‌ای یافته است.

دشمنان اسلام قدرت تحمل رشد مجدد اسلام را نداشته و ندارند و برای مقابله با آن به هر حیله و مکری متوسل می‌شوند.

حمله به میهن عزیزمان به وسیله دست نشانده استکبار یعنی صدام تکریتی، از جمله اقدامات آنان بوده است.

ما مکلفیم که در این لحظه از زمان با ریختن خون خود درخت اسلام را ابیاری کرده و آن را قدرت بیشتری ببخشیم؛ زیرا در این برهه از زمان، اسلام عینی در انفاس قدسیه حضرت امام خمینی متبلور گردیده و باید از او و راهش که همان اسلام حقیقی است دفاع کنیم.

ما باید اسلام را در پهنه گیتی گسترش داده و قدس عزیز را از چنگال دژخیمان صهیونیسم آزاد و اسرائیل را نابود کنیم؛ این امر ممکن نیست مگر با اطاعت از امام خمینی و ایجاد اتحاد اسلامی برای آزادی ملت‌های مسلمان دربند از سلطه جابران.

مادرم، پدرم، برادران وخواهران و دوستان و آشنایان! مرا عفو نمایید و ببخشید و حلال کنید که شاید خداوند از من در گذرد.

من به شما‌ها خیلی آزار رساندم و باعث ناراحتی‌های زیادی شدم.

خطاب به مادر و پدر، برادران و خواهران و دوستان و آشنایان: مادرم! تو با بینش اسلامی من را به قرآن و اسلام آشنا کردی و زحمت‌ها کشیدی و برای تربیتمان از هیچ فروگذار نکردی.

خداوند ان شاءالله اجر بسیار به شما ارزانی دارد.

پدرم! هیچ وقت فشار‌ها و سختی‌هایی را که در زندگی متحمل می‌شدی را فراموش نمی‌کنم و اصرار‌های تو را برای آشنایی با احکام اسلامی همواره به خاطر دارم.

خداوند به شما اجر عظیم عطا فرماید.

برادران و خواهران! همه بر من حق دارید؛ خداوند همیشه شما را در اسلام ثابت قدم بدارد.

از شهادتم ناراحت نباشید که این آرزوی همیشگی من بود که اگر خداوند قبول فرماید و من لیاقت آن را داشته باشم، عمرم را به لحظه لحظه‌های عمر امام بیفزاید و جانم را فدای جانش نمایم.

برادران و خواهرانم! بچه‌ها را به خوبی تربیت کنید که ان‌شاءالله می‌کنید و فقط به اسلام فکر کنید و در راه خدا قدم بردارید.

کسانی که به انقلاب اسلامی و امام اعتقادی ندارند در تشییع جنازه‌ام شرکت نکنند.

در شهادتم گریه و‌زاری نکنید و افتخار کنید که پدر و مادر شهید هستید و لباس سیاه نپوشید؛ بلکه لباس سفید و نو را بر تن کنید که شب شهادتم شب دامادی‌ام می‌باشد.

توصیه می‌کنم به همه خانواده‌های دوستان و آشنایان که از راه اسلام و امام منحرف نشوند و از هر گونه تهمت و ناسزا نهراسید و ثابت قدم باشند.

از پدر، مادر، برادران و خواهرانم، از دوستان و آشنایان، حلالیت می‌طلبم و از همه تقاضای عفو و بخشش دارم تا شاید خدا هم عفوم نماید؛ دیدار به روز قیامت.

 

خدایا خدایا تو را به جان زهرا تا انقلاب مهدی -عجل الله تعالی فرجه- خمینی را نگه دار.

 

انتهای خبر/