
حکمت پانزدهم نهجالبلاغه؛
هرکسی درخور سرزنش نیست
وَ قَالَ (علیه السلام): مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ.
و فرمود (ع): هر فريب خورده اى درخور عتاب نيست.
سرزنش گرفتاران چرا؟
امام(عليه السلام) در اين کلام نورانىاش مىفرمايد: «هر شخص گرفتارى را نمىتوان سرزنش کرد (چه بسا بىتقصير باشد)»; (مَا کُلُّ مَفْتُون يُعَاتَبُ).
سرچشمه گرفتارىها و مشکلات و مصائبى که دامنگير انسان مى2شود کاملاً مختلف است، گاه نتيجه مستقيم اعمال انسان است که بر اثر ندانم کارىها، سستىها، تنبلىها و استفاده نکردن به موقع از فرصتها دامان او را گرفته است. به يقين چنين شخصى درخور سرزنش است، ولى گاه مىشود که اين مشکلات کفاره گناهان انسان است و خداوند مىخواهد او را به اين وسيله در دنيا پاک کند. چنين کسى گرچه به سبب گناهش درخور سرزنش است ولى چون مشمول لطف الهى شده سزاوار ملامت نيست و گاه سرچشمه آن آزمايشهاى الهى است که خدا مىخواهد با آن مشکل و گرفتارى بنده خود را پرورش دهد که همچون فولاد آبديده در کوره حوادث مقاوم سازد و يا همچون طلاى ناخالصى را که به کوره مىبرند تا خالص گردد او را خالص سازد در اينجا نيز جاى سرزنش نيست، بنابراين همه گرفتاران و بلا ديدگان را نمىتوان سرزنش کرد و حتى در آنجايى که انسان خود سرچشمه آن گرفتارى باشد باز گاهى جاهل قاصر است و گاه مقصر، تنها اگر مقصر باشد در خور سرزنش است.
اين سخن تفسير ديگرى نيز دارد و آن اين که «مفتون» از ماده «فتن» و «فتنه» در اصل به معناى آزمايش کردن است، مثلا هنگامى که مىخواهند طلا را آزمايش کنند آن را به کوره مىبرند تا وضع آن روشن شود و به همين جهت هر نوع فشار و گرفتارى و مشکلات و گمراهى به عنوان فتنه از آن ياد مىشود و مفتون در عبارت بالا به معناى فريب خورده باشد، همانگونه که درباره شخص گرفتار اشاره شد اين حالت گاهى بر اثر تقصير و گاه بر اثر قصور و گاه بدون اختيار دامان انسان را مىگيرد به همين منظور امام مىفرمايد: تمام کسانى که مفتون هستند سزاوار سرزنش نيستند.
انتهای خبر/