1403-10-25 00:17 شماره خبر : 691
شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی

نسل بی پایان؛

شهید مدافع حرم محمدحسن(رسول) خلیلی

این شهید بزرگوار در تاریخ : ۲۷ آبان ماه سال ۱۳۹۲ ه.ش. توسط تروریست های تکفیری در حلب سوریه، به شهادت رسیدند و مزار شریفشان در گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها ، قطعه ۵۳، ردیف ۸۷/الف می باشد.

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر»؛ شهید محمد حسن (رسول) خلیلی، فرزند دوم خانواده‌ی آقای رمضانعلی خلیلی در تاریخ ۱۳۶۵/۹/۲۰ ه. ش. در تهران به دنیا آمد. ‌ایشان دانش آموخته‌ی دانشگاه امام حسین علیه السلام در رشته‌ی مدیریت بودند و بر حسب وظیفه، به سوریه اعزام شده بودند و دارای تخصص‌های تخریب - تاکتیک و جنگ‌های نامنظم داشتند.

ایشان علاقه‌ی فراوانی به کار‌های هیجانی، ورزش(جودو، کاراته، کوهنوردی و راپل)، خوشنویسی، نقاشی، طراحی، سفر، زیارت اهل بیت علیهم السلام و شهدا، خدمت به شهدا حتی با رنگ‌آمیزی قبورشان، شرکت در مجالس اهل بیت (ع) و... داشتند.

خصوصیات اخلاقی شهید محمد حسن (رسول) خلیلی

شهید رسول خلیلی، علاقه‌ی فراوانی به شهید حاج محسن دین شعاری داشتند و از صفات بارز اخلاقی‌ایشان می‌توان به خوش رویی و شوخ طبعی، دل رحم، دلسوز بودن نسبت به دیگران، ورزشکار بودن، عاطفی و پیگیری برای حل مشکلات دیگران بودن، بخشنده بودن، سر به زیر و با حیا، با غیرت بودن، ولایی بودن و... اشاره نمود.

ماجرای واسطه‌ی ازدواج شدن شهید محمد حسن (رسول) خلیلی برای دو جوان

دو دانشجو، در دانشگاه‌امیرکبیر، به واسطه‌ی شهید خلیلی به یکدیگر رسیده‌اند. آن‌ها هر کدام، قراری سر مزار شهید می‌گذارند و از رسول برای امر ازدواج، کمک می‌خواهند. دختر خانم می‌گوید: سر مزار شهید گفتم: من به مدافعین حرم اعتقاد دارم و همسری، چون آن‌ها می‌خواهم. چند وقت بعد پسری که به عنوان خواستگار وارد اتاق دختر برای حرف زدن با او می‌شود؛ عکس شهید خلیلی را روی دیوار اتاق می‌بیند و تعجّب می‌کند و به دختر می‌گوید: شما هم شهید خلیلی را می‌شناسید؟ من در امر ازدواج از او کمک خواسته‌ام.

نحوه‌ی شهادت شهید محمد حسن (رسول) خلیلی

این عزیز بزرگوار در تاریخ: ۲۷ آبان ماه سال ۱۳۹۲ ه. ش. توسط تروریست‌های تکفیری در حلب سوریه، به شهادت رسیدند و مزار شریفشان در گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علی‌ها، قطعه ۵۳، ردیف ۸۷/الف می‌باشد.

خاطره قبر‌های غریب درباره شهید محمد حسن (رسول) خلیلی

پدر شهید نقل می‌کنند: روز‌های آخر اسفند بود، که به سمت مناطق عملیاتی حرکت کردیم. آن موقع هوز برنامه‌ی راهیان نور به شکل امروزی نبود. ما به همراه خانواده و نزدیکان با یک اتوبوس رفته بودیم. به فکّه رسیدیم، کمی جلوتر از آن، مقرّ تخریب ما بود که اسم آنجا را الوارثین گذاشته بودیم. رسول کم سن و سال بود. به رسول می‌گفتم: نگاه کن پسرم، ببین بچه‌ها این قبر را زمان جنگ کنده بودند؛ می‌آمدند داخل این قبر‌ها، نماز می‌خواندند، نماز شب می‌خواندند، مناجات می‌کردند، ولی حالا این قبر‌ها غریب مانده‌اند! دیگر از آن حال و هوا خبری نیست!

بعد نماز ظهر یک دفعه متوجّه شدم رسول نیست. با مادرش دنبالش گشتیم که دیدیم رفته داخل یکی از این قبر‌ها به سجده افتاده و چفیه روی سرش کشیده، گریه می‌کند. بنده حقیقتاً همان جا گریه‌ام گرفت.

 

ماجرای سنگ قبر شهید محمد حسن (رسول) خلیلی و خواب خطاط سنگ قبر

شهادت‌ ایشان همزمان شد با ضریح‌گذاری جدید برای حرم امام حسین(علیه السلام) و زمانی که این ضریح نصب شد، سنگ کاری داخل حرم امام حسین(علیه السلام) تغییر کرد و آن سنگ‌های مرمر سبز به سنگ‌های مرمر سفید رنگ تغییر کرد که از آن سنگ حرم، سنگ مزار شهید نیز به صورت شش ضلعی مشابه حرم امام حسین(علیه السلام) برش خورد و با آب طلا نیز نوشته شد و همزمان با آغاز سال نو، رونمایی شد.

از خطاط سنگ مزار شهید رسول نقل شده است: وقتی در بهشت زهرا نگاهم به روح الله خلیلی و دوستش افتاد گفتم: ببخشید این سنگ مزار چه کسی است؟ گفتند: چطور؟ گفتم: اصلاً نمی‌دانستم قرار است، امروز برای نوشتن سنگ قبر، به اینجا بیایم. دیشب خواب دیدم از طرف حرم امام حسین علیه السلام مرا خواسته‌اند و گفتند شما مأمور شده‌ای روی ضریح آقا، قرآن بنویسید. آن‌ها به من گفتند: سنگ را از حرم امام حسین(علیه السلام) آورده‌اند و قرار است برای یک شهید نصب شود، حالم منقلب شد...

 

متن وصیت نامه شهید محمدحسن(رسول) خلیلی

شهید رسول، اواسط شهریور ماه بود که تصمیم به رفتن گرفت، وصیتنامه‌اش را هم نوشت و به رسم‌ امانت به پدر سپرد، تا اگر دیگر برنگشت، دست خطّی برای آن‌ها به یادگار گذاشته باشد.

بسم الله الرحمن الرحیم

\"فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ\" آنان که از وطن خود هجرت کردند و از دیار خود بیرون رانده شدند و در راه خدا رنج کشیدند جهاد کردند و کشته شدند، همانجا بدی‌های آنان را می‌پوشانیم و آنان را به بهشت‌هایی که زیر درختان آن نهر‌های اب جاری و روان است، داخل می‌کنیم و این پاداشی است از جانب خدا.

سوره آل عمران؛ آیه ۱۹۵

با نام و یاد خداوند رحمان و رحیم و مهربان که در حق بنده‌ی حقیر از هیچ چیزی کم نگذاشته است و سلام و دورد به محضر صاحب العصر و الزمان(عج الله) و روح پاک امام راحل(رحمه الله) و رهبر عالم تشیّع و اسلام؛ قائدنا آیت الله سید علی خامنه‌ای(مدظله العالی) و روح پاک تمامی شهدای اسلام به خصوص سیدالشهداء ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) که جان‌ها همه، فدای آن بزرگوار.

به موجب آیه‌ی شریفه \"کل نفس ذائقه الموت\" تمامی موجودات از چشیدن شربت مرگ، ناگزیر بوده و حیات ابدی منحصر به ذات اقدس باری تعالی می‌باشد.

این دنیا، با تمامی زیبایی‌ها و انسان‌های خوب و نیکوی آن، محلّ گذر است نه وقوف و ماندن! و تمامی ما، باید برویم و راه این است. دیر یا زود فرقی نمی‌کند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم.

طلب حلالیت از پدرومادر

پدر و مادر عزیزم! که سلام و درود خداوند بر شما باد از شما کمال قدردانی را دارم که مرا با محبت اهل بیت(علیهم السلام) و راه‌ایشان و در کمال صبر و عاشقانه بزرگ کردید و همیشه کمک حال من بوده‌اید. از شما عذرخواهی می‌کنم و سرافکنده‌ام که فرزندی خوب برای شما نبودم و در حق ّشما آنچنان که باید خوبی نکرده‌ام. از شما می‌خواهم که مرا حلال کنید.

در حقّ این فرزند حقیرتان دعا کرده و از خداوند بخواهید که او را ببخشد و این قربانی را در راه خود بپذیرد. می‌دانم که شما ناراحت نیستید؛ زیرا هیچ راهی بهتر از این نیست و این را شما به من آموخته‌اید و این همیشه آروزی دیرینه‌ی من بوده که خدا عاقبت مرا با شهادت در راهش، ختم به خیر گرداند.

توصیه به پدرو مادر

خوش ندارم که این شادمانی را با لباس‌های سیاه و غمگین ببینم، غم اگر هست برای بی‌بی جان حضرت زینب(سلام الله علیها) باید باشد، اشک و آه و ناله اگر هست برای اربابمان ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) باید باشد و اگر دلتان گرفته، روضه‌ ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه‌ی ارباب و خانم جان تنگ است.

اما چه خوشحالی بالاتر از اینکه فدایی راه این بزرگواران شویم. پس غمگین نباشد.

طلب حلالیت از برادر وفامیل و رفقا

برادر عزیزم مرا حلال کن و ببخش، می‌دانم که در حقّ تو هم کوتاهی کردم، برایم دعا کن و مرا نیز حلال کن، خدا را سرلوحه‌ی کار‌های خود قرار بده. از خداوند می‌خواهم همیشه کمک حال تو برادر عزیزم باشد. دعا برایم یادت نرود.

از‌فامیل، همبستگان نیز می‌خواهم که مرا حلال کنند و ببخشند و برایم دعا کنند.

رفقا، دوستان و همکاران و همنشینان عزیزم

که شاید بیشترین اوقات زندگیم را در کنار شما بوده‌ام، خداوند را شاکرم که در رفاقت هم به من لطف عطا کرده که دوستان و هم نشینانی به خوبی شما دارم تا تکمیل‌کننده و یاری دهنده من باشید.

شما همگی می‌دانید من راه خود را انتخاب کردم و این راه را دوست داشته و دارم و خیلی از شما‌ها هم کمک‌کننده من بودید از تمامی شما عذر می‌خواهم که رفاقت را در حقّ شما تمام نکرده و ملتمسانه خواهانم که مرا عفو کنید و حلالم کنید.

مرا ببخشید، برایم بسیار دعا کنید و در روضه‌های ارباب و مجالس عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) مرا فراموش نکنید.

من خود را در حدّ و اندازه‌ای نمی‌بینم که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم و اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم چه بسیار است. فقط می‌خواهد چشم بینا و گوش شنوا.

خنک آن روز که پرواز کنم تا بر دوست

به‌امید سر کویش پر و بالی بزنم

من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم

آن که آورد مرا باز برد تا وطنم

مرغ بال ملکوتم نیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم

پناه می‌برم به خداوند مهربان و از او می‌خواهم که بر من سخت نگیرد.

شب اول قبر دعا برایم را فراموش نکنید؛ رفقا در طول مدّت کفن و دفن، خواندن قرآن، زیارت عاشورا، مصیبت اهل بیت (علیهم السلام)، سینه زنی و صلوات و صدقه فراموش نشود.

این وصیت نامه در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۴ نوشته شده به مضامین آن شرعاً و عرفاً عمل شود.

و من الله التوفیق

العبد الحقیر محمد حسن خلیلی (رسول)

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر: https://ravikhabar.com/short/4zmrN
اخبار مرتبط:
تبادل نظر:
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!

دسته بندی ها
سیاسی
اجتماعی
اقتصادی
فرهنگی
ورزشی