
نسل بیپایان؛
شهید جعفر محمدی، وصیتنامهای از جنس نور
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر»؛ جعفر محمدی در اول آذر سال ۱۳۳۷ در روستای میشن از توابع شهرستان ملایر متولد شد. در شش سالگی به تهران مهاجرت کرد و در سال ۱۳۵۹ با مولود خدابندهلو ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای محمد و مهدیه بود.
او در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران کرج درآمد و با شروع جنگ، به جبهه رفت. در عملیاتهای مختلفی شرکت کرد و مجروح شد، اما با این حال به حضور در جبهه ادامه داد. سرانجام در ۲۴ فروردین ۱۳۶۶ در عملیات کربلای ۸ به شهادت رسید.
متن وصیتنامه بهیادگارمانده از این شهید والامقام را میخوانید:
«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ. إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ. وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ. وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ. الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ. أُولَـئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ. (سوره بقره، آیات ۱۵۲ تا ۱۵۷)
با حمد و ثنای بیکران خدای بزرگ، آنکه جهان را هستی بخشید و بر ما نیز منت نهاد و پس از نعمتها و رحمتهای فراوان، وجود پربرکت حضرت خاتم الانبیا محمد (صلّی الله علیه و آله) را پیامبر قرار داد تا روشنگر راهمان در این جهان باشد و نیز قرآن را کتاب قانون و احکاممان قرار داد و ائمه معصومین را ادامهدهندگان حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) و امام و راهنمای مسلمین قرار داد.
سخن خود را با نام خدایی آغاز میکنم که بر منِ حقیر منت نهاد و در این گوشه دنیا به جهانم آورد و در این زمان هستیام داد و امام عزیز، خمینی بزرگ را رهنما و قائد و امام قرار داد. آیات بالا، تمام آنچه را که قصد گفتن آن را دارم، با تمام نقص عقلی که دارم، بیان میکند و این معنا را نیز من از آیات فوق گرفتهام.
امید است خداوند متعال ما را از بندگانی قرار دهد که مورد لطفش باشیم. اما آنچه با بازماندگان در دل دارم، این است که منِ حقیرِ گناهکار، با تمام وجود راه خود را آگاهانه انتخاب نمودم و هیچگونه ترس و خوف و تحمیلی در این انتخاب نبوده است. با اعتقاد کامل به غیب، راه خود را پیدا نموده و از خدا میخواهم پس از هدایت، قلب مرا نلغزاند و ایمان مرا در مقابل لغزشهای نفس، قوی گرداند.
امید است خداوند، همهی در راه ماندگان (فکری) را هدایت فرماید و اسلام را بر تمام مذاهب و مکاتب پیروز گرداند. تذکر میدهم من قابل سفارش دادن به دیگران نیستم، اما اعتقادم این است که این انقلاب اسلامی و این پدیدهای که امام در این قرن پدید آوردند و رهبریکنندهی آن بودهاند، با پشتیبانی خدا آغاز گردیده و پشتیبان اول و آخر آن خداست و ما نیز وسیلههایی هستیم که در این گذر، امتحان خود را پس میدهیم.
اگر مخالف جریان حرکت کنیم، حتماً غرق خواهیم شد و اگر موافق باشیم، به سر منزل مقصود خواهیم رسید.
آنها که باید پایبند به اسلام و امام باشند، نشان دادهاند و میدهند که مال و … سهل است، در راه انقلاب و اسلام خون میدهند و چگونه شکست در این راه معنا پیدا خواهد کرد؟ البته اگر شکست ظاهری در مقاطعی پیش آید، این هم به دید بیدلان و کورفهمان شکست است. در راه خدا شکست وجود ندارد.
اصلاً همه ما تکلیف داریم و باید به تکلیف عمل کنیم. اگر پیروز شدیم، البته خوشایند است و غیر از آن هم رضای خدا در نظر است. لذا هرگاه ما قصد و نیتی خالص برای ادای تکلیف داشته باشیم، یاس و ناامیدی هرگز وجود نخواهد داشت.
اما دعای همهی رزمندگان نیز در درگاه خدا: سلامتی و طول عمر امام عزیز و پیروزی رزمندگان است و خداحافظ امام است. حال دشمنان اسلام فکر دیگری کنند، ارادهی خدا خللناپذیر است.
امید است مردم دنیا، مخصوصاً حوزهی خلیج فارس و همسایگان جمهوری اسلامی، قبل از آنکه دیر شود به خود آیند و دولتها قبل از آنکه قدرت اسلام آنها را از خواب بیدار نماید، به عقل بیایند و خود، فکر شرف و آزادگی ملت مسلمان خود را بکنند. انشاءالله.
خون شهدا تضمینکنندهی پیروزی جنگ تحمیلی است. تا پیروزی نهایی زمانی نمانده و این واقعاً ملموس است.
به امید پیروزی اسلام و طول عمر امام عزیز خمینی بتشکن.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.»
کتاب (راز یک عبور) نوشتهی مریم بذرافشان، جلد هفتم از مجموعهی “افلاکیان البرز”، زندگینامهی داستانی شهید جعفر محمدی است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
انتهای خبر/