از کرج تا بادهای داغ سیستان؛
زنی که نامش با لبخند کودکان ایران گرهخورد
مرزهای جغرافیایی را مهربانی از بین میبرد وقتی زنی از کرج، قلبش را تا دورترین نقطه وطن میفرستد تا انسانیت را با درمان رایگان گودکان زنده نگه دارد.
به گزارش اختصاصی خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر»، در کرج زندگی میکند، میان شلوغی و دغدغههای روزمره؛ اما دلش همیشه در سفر است. از کوههای مهگرفته گیلان و گلستان تا بادهای داغ سیستان، از کویر زاهدان تا نفس گرم اهواز.
او پزشکی است از دل مردم، که تنها به درمان زخم جسم قانع نیست، هر جا درد و فقر باشد، صدای قلبش او را میکشاند، با چمدانی از دارو و دلی پر ازامید، به دیدار کودکانی میرود که شاید هیچوقت دکتر ندیدهاند یا مادرانی که از پول دارو و درمان ناتوانند.
کودکان محروم را رایگان درمان میکند، برایشان دارو میخرد، دفتر و لباس میفرستد، از مردم نیکدل اطرافش کمک جمع میکند تا درد هیچ انسانی بیمرهم نماند. او فقط پزشک نیست، بلکه تکهای از دل هر کودکی که چشم بهامید و مهر مادرانه دوخته است.
راهش طولانی است، اما لبخند هر بیمار برایش پاداشی است که هیچ مدالی نمیتواند جایگزینش شود. او یادمان میاندازد که مرزهای جغرافیایی را مهربانی از بین میبرد وقتی زنی از کرج، قلبش را تا دورترین نقطه وطن میفرستد تا انسانیت را زنده نگه دارد.
زنی که نامش با لبخند کودکان گره خورده است، کسی نیست جز عاطفه پرآذران، دکتری حرفهای پزشکی با سابقه ۳۰ ساله ویزیت رایگان مردم در محرومترین مناطق ایران و مصداق بارز این شعر؛ «دست به دست هم دهیم به مهر؛ میهن خویش را کنیم آباد».
از روستاهای محروم بندرعباس، خوزستان، سیستان و بلوچستان، ایرانشهر، خرمشهر و سوسنگرد میگوید؛ از نبود کسب و کار، ازامید جوانان به همت مسئولین برای ساختن آیندهای بهتر، از مادرانی که دل به اشتغال و ازدواج جوانان برومندشان خوش کردهاند.
ضعف سیستم ایمنی بدن کودکان، تغذیه ناسالم، سرطان و نازائی را محصول همان محرومیت دانسته و ادامه میدهد؛ ۳۵ سال عمر کاریام با مشکلات مردم عجین شده است و در قامت یک مادر ایرانی نمیتوانم به سادگی از کنار این دغدغهها عبور کنم.
کنترل قیمتها و تدبیر برای معیشت مردم را مطالبه کرده و میگوید؛ «کارگری که در بحبوحه افزایش قیمتها، درآمد آنچنانی ندارد نمیتواند به تغذیه فرزندانش برسد، متحمل سختیهای فراوان شده و با سرد شدن کانون گرم خانواده، طلاق را تجربه میکند.
تنها سوءتغذیه، کمخونی و گاستریت نبود، افرادی بودند که از بیماری سرطان رنج میبردند اما هزینه درمان نداشتند، با هماهنگی گروهی از پزشکان آنها را به تهران اعزام میکردیم تا بتوانند روند درمان خود را دنبال کنند و سلامتی خود را به دست بیاورند.
روانشناسان هم ما را در سفر به روستاها همراهی میکردند تا گوش شنوا برای دغدغه زنانی باشند که در قامت مادر یا همسر بار یک زندگی پر فراز و نشیب در دل محرومیتها و نگاههای مردسالارنه را به دوش کشیدهاند، قوی اما پر از درد و رنج شدهاند.
زمانی که در یک آبادی مستقر میشدیم، مردم از روستاهای اطراف روانه منطقه میشدند تا پزشکان به مداوای آنها بپردازند، داروی رایگان، تجهیزات اکو، نوار قلب، مامائی، بینائی و آنچه نیاز مناطق محروم بود را با خود میبردیم تا دغدغه نداشته باشند».
در دنیائی که ثانیهها طلا هستند برای هر کودک زمان میگذارد، در بایگانی ذهنش پروندههای کاغذی وجود ندارد، اما خاطراتی دارد از اشک هائی که به لبخند تبدیل شدند و دستهای کوچکی که دست او را همانند مادری مهربان و نجیب میفشردند.
از هر دستی بدهی از همان دست میگیری را باور دارد، خیر و برکت آن را در زندگیاش لمس کرده که امروز ثمره عمر ۶۰ سالهاش دختری با مدرک دکتری معماری و پسری دامپزشک است، فرزندانی که محصول دانشگاه مهربانی، صبر و همدلی مادرشان هستند.
گاهی عشق و تعهد معنائی فراتر از یک وظیفه پیدا میکند و به مهر مادری مبدل میشود، مهری که اینبار در دستان این بانوی پزشک متجلی شده و پرداخت کمک هزینه تحصیل ۱۳ دانشجو و دانشآموز هم سندی است برای این اقدام خیرخواهانه و ماندگار.
از شب چله هم غافل نشده و چراغامید را در دل کارگران خیابانی روشن نگاه داشته است، مبالغی را به این بهانه به آنها اهدا میکند تا طولانیترین شب سال را در کنار خانوادهشان با دلی سرشار از شادی سپری کنند و این رسم دیرینه را پاس بدارند.
کودکی ۱۱ ساله توانخواهی که در حسرت دیدن آسمان آبی بود را با خرید ویلچر به آرزویش رسانده است، منابع کمیته امداد و بهزیستی را محدود میداند و با همراهی خیرین آستین همت بالازده تا مرهم درد بسیاری از خانوادههای کم برخوردار اطرافش باشد.
پزشک ۶۰ ساله گزارش ما مادر را الگوی مهر و مهربانی میداند و میگوید: « ستون خانواده بر مادر استوار میداند همانگونه که در شعر پروین اعتصامی آمده «در آن سرای که زن نیست، انس و شفقت نیست»، و این یعنی مادر ستون عاطفی خانواده و جامعه است.
ختم کلام این پزشک داوطلب هلال احمر هم این است: «بهترین هدیه برای مادران ایران معیشت و رفاه جوانانشان است».
امیر کریمی – راوی خبر
انتهای خبر/