1404-01-10 14:26 شماره خبر : 1978
داستان‌هایی ساده اما واقعی از زبان ارنست همینگوی

یادداشت اختصاصی «راوی خبر»:

داستان‌هایی ساده اما واقعی از زبان ارنست همینگوی

کتاب «مردان بی زن» نوشته ارنست همینگوی بوده و نویسنده این کتاب را در حین مسافرت خود به اروپا در سال ۱۹۲۷ نوشته است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر»؛ حمیده علیزاده منتقد در نقد کتاب « مردان بی زن» نوشته ارنست همینگوی در یادداشتی اختصاصی نوشت: کتاب «مردان بی زن» نوشته ارنست همینگوی بوده که در ابتدا محمد عباسی و بعدها اسدالله امرائی این کتاب را به فارسی برگرداندند؛ مردان بی زن درانتشارات افق به چاپ رسیده است. این کتاب که از دسته کتاب‌های داستان و رمان است در واقع متشکل از ۱۵ داستان کوتاه بوده که در ۲۲۲ صفحه گردآوری شده است.

ارنست همینگوی در سال ۱۸۹۹ متولد شده است. او از نویسندگان برجسته معاصر ایالات متحده ی آمریکا و برنده جایزه نوبل ادبیات بوده است. قدرت بیان و زبردستی همینگوی در توصیف شخصیت‌های داستانی به گونه‌ای بود که او را پدر ادبیات مدرن لقب دا‌ده‌اند. سبک ویژه او در نوشتن او را نویسنده‌ای بی‌همتا و بسیار تأثیرگذار کرده بود. در سال ۱۹۲۵ نخستین داستان‎های کوتاهش با عنوان در زمانه ما منتشر شد که به خوبی گویای سبک خاص او بود. از آثار او می‌توان به خورشید همچنان می‌دمد، تپه‌های سبز آفریقا، وداع با اسلحه، پیرمرد و دریا، داشتن و نداشتن و... اشاره کرد.

نویسنده این کتاب را در حین مسافرت خود به اروپا در سال ۱۹۲۷ نوشته است و متن انگلیسی آن‌ها را به نام «مردان بی زن» در یک جلد مکرر در آمریکا و انگلستان منتشر شده و مانند سایر نوشته‌های همینگوی در سراسر جهان و در همه زبان‌های عالم در شمار شاهکارهای ادبیات معاصر مورد استقبال قرار گرفته است.

داستان شکست‌ناپذیر از گاوبازی روایت می‌کند که می‌خواهد برای آخرین‌بار به جدال با گاوها برود، اما دیگران امید چندانی به او ندارند او که سن بالایی دارد و به تازگی از بیمارستان مرخص شده است، اما روی حرف خود می‌ماند و بر خواسته‌اش پافشاری می‌کند. 

برشی از داستان کوتاه شکست ناپذیر: «مانوئل گارسیا از پله‌ها به دفتر کاردون مایکل ریتانا بالا رفت. چمدان خود را به زمین گذاشت و دق‌الباب کرد، اما جوابی به گوش نرسید. مانوئل در راهرو توقف داشت، احساس کرد که کسی داخل اطاق وجود ندارد. او از درز ورودی این موضوع را درک کرده بود.»

داستان‌های همینگوی درعین ساده بودن اما نوعی تشویق و کنجکاوی را در خواننده ایجاد کرده و او را به خواندن وا می‌دارد. یکی از ویژگی‌های داستان‌های او این است که در داستان‌هایش حادثه و نقش خاصی نوشته نشده است و داستان‌ها براساس برشی از زندگی که در حال جریان است، پیش می‌رود.

داستان آدم‌کشان از مردی می‌نویسد که دو نفر به دنبالش هستند و می‌خواهند او را بکشند؛ در پی این ماجرا به رستورانی که آقای آندرسن معمولاً می‌رود، سری می‌زنند و از کارکنان آنجا پرس و جو می‌کنند. نیک یکی از کارکنان رستوران موضوع را به آقای آندرسن می‌گوید، اما انگار او قصد فرار یا رهایی از دست آنها را نداشته و از موضوع باخبر است.

برشی از داستان: «نیک در خیابان تیره و تار راه می‌رفت و در حدود ساعت ۱۰ به عمارت ناهارخوری (رستوران) هنری رسید. جرج هنوز در جلو پیشخوان بود. اول را دیدید؟ نیک پاسخ داد: بلی، او در اطاق خودش لمیده است و هرگز به خارج نمی‌رود. آشپز (سام - سیاه) وقتی که صدای نیک را شنید، دریچه آشپزخانه را بازنمود. اما وقتی که دانست صحبت اول آندرسن در میان است، فی‌الفور دریچه را بست و گفت: من ابداً وارد این موضوع نمی‌شوم. جرج از نیک پرسید: داستان را برایش گفتید؟ البته اما او خودش از همه چیز مطلع است.خوب حالا می خواهد چه کار بکند؟ هیچ چیز.»

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر: https://ravikhabar.com/short/Vp9oj
اخبار مرتبط:
تبادل نظر:
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!

دسته بندی ها
سیاسی
اجتماعی
اقتصادی
فرهنگی
ورزشی