
نسل بیپایان؛
حیدر جلیلوند؛ قهرمان ورزش، مدافع حرم
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر»؛ شهید حیدر جلیلوند، از شهدای مدافع حرم، در تاریخ ۲۶ آذرماه سال ۱۳۵۶ در کرج چشم به جهان گشود. او پس از عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جوانی، در سال ۱۳۸۶ به نیروی هوافضای سپاه پیوست.
شهید جلیلوند از کودکی در عرصه ورزش فعالیت چشمگیری داشت و در رشتههای کشتی، شنا و جودو موفق به کسب عناوین مختلف شد. پشتکار و استعداد او در رشته جودو، وی را تا مرحله انتخابی نیروهای مسلح جهان پیش برد و در مسابقات متعدد استانی، کشوری و در سطح نیروهای مسلح، مقامهای ارزشمندی را از آن خود کرد.
این شهید والامقام، به عنوان مستشار نظامی و پس از گذراندن دورههای تخصصی خلبانی پهپاد، سه بار به سوریه و یک بار به عراق اعزام شد. سرانجام در ۲۴ اردیبهشتماه سال ۱۳۹۶، به منطقه اثریا در حما سوریه رفت و در خردادماه همان سال، به فیض شهادت نائل گردید. از شهید جلیلوند دو فرزند دختر به یادگار مانده است: ثنا، پنج ساله، و حنانه، یک ساله.
وصیتنامه شهید:
بسم رب الشهداء و الصدیقین
اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمد رسول الله، و اشهد ان علی ولی الله
اینجانب، حیدر جلیلوند، فرزند محمد، در صحت کامل عقل و جسم، این وصیتنامه را مینویسم.
من بنده گناهکاری هستم و از اینکه خود را در زمره بندگان شایسته خداوند قرار دهم، شرم دارم.
خداوند منان را سپاس میگویم که توفیق حضور در جبهه حق علیه باطل را نصیبم کرد و از او شهادت، این مرگ باعزت را، طلب میکنم. گرچه خود را لایق آن نمیدانم، اما مهربانی و رحمت پروردگارم بیکران است.
سلام گرم مرا به پدر و مادرم، و همچنین برادرانم، برسانید.
در این دنیا همسری دارم، مهربان و با صداقت. خدا را شاهد میگیرم که در زندگی مشترکمان هیچ بدی از او ندیدم و برایم بسیار قابل احترام است. از او تقاضا دارم دختر عزیزم، ثنا جان را، به بهترین نحو تربیت کند.
دلم برایشان تنگ شده است، اما جهاد فی سبیل الله را وظیفهای مهم میدانم. امیدوارم این فریضه مورد قبول درگاه حق قرار گیرد.
همسرم، از تو میخواهم در نبود من صبور باشی و از مادر سادات، حضرت صدیقه طاهره (س)، مدد بگیری. عفت پیشه کن و به فرزندمان بیاموز که در روز محشر سرافکنده و خجل نباشیم.
از پدر و مادر بزرگوارم که مرا تربیت کردند و در این راه قرار دادند، سپاسگزارم و از آنها صبر و شکیبایی میطلبم.
خداوندا، من بنده گناهکار تو هستم، مرا ببخش و بیامرز.
آرزو داشتم در زمان حیاتم، به همراه همسر و دخترم، به دیدار رهبر عزیزم برسم، اما مقدر نشد. اکنون از خداوند میخواهم پس از شهادتم، رهبر بزرگوارم دست نوازشی بر سر دخترم بکشد و به خانوادهام اجازه ملاقات با ایشان را بدهند.
تمام حساب و کتاب زندگی من را همسرم میداند و هر آنچه دارم، اعم از داراییها، را به او میبخشم.
در پایان، تمنا دارم پیکرم در گلزار شهدای ملارد، در جوار سنگ یادبود شهید حاج حسن تهرانی مقدم، به خاک سپرده شود. این خواسته را با دوستم، برادر پاسدار مهدی شریفی، در میان گذاشتهام و مکان مورد نظر را به او نشان دادهام. و به خانوادهام و همسرم وصیت میکنم که نماز اول وقت را فراموش نکنند و عفت پیشه سازند.
هر آنچه در زندگی دارم از کرامات و بزرگی حضرت زهرا (س) است.
همه شما را به خداوند عزوجل میسپارم.
انتهای خبر/