
نسل بی پایان؛
بزرگ مرد كوچك
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر»؛ شهيد رضا پناهی در سال ۱۳۴۹ در خانواده ای مذهبی در شهرستان كرج متولد شد اما بيشتر از ۱۲ سال نتوانست سنگينی تن كوچكش را بر روح بزرگش تحمل كند و به اصرار، پدر و مادر خود را راضی كرد تا سرانجام در دوازدهمين سال زندگيش ابدی شود.
وصيتنامه اش را قبل از اعزام مخفيانه در نواری ضبط كرد و در گوشه ای پنهان؛ كه بعد از شهادتش بدست خانواده اش رسيد.
شهيد رضا پناهی بزرگ مرد كوچك
مَن طَلَبَنی وَجَدَنی وَ مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتُهُ وَ مَن عَشَقتُهُ قَتَلتُهُ وَ مَنقَ تَلتُهُ فَعَلی دِيتُه وَ مَن عَلی دِيتُه وَ اَنَا دِيتُه؛
هركس من را طلب ميكند مييابد مرا و كسي كه مرا يافت، ميشناسد مرا، و كسي كه من را دوست داشت، عاشق من ميشود و كسي كه عاشق من ميشود، من عاشق او ميشوم و كسي كه من عاشق او بشوم، او را ميكشم و كسي كه من او را بكشم، خونبهايش بر من واجب است، پس خونبهاي او من هستم.
هدف من از رفتن به جبهه اين است كه: اولاً به ندای «هل من ناصر ينصرني» لبيك گفته باشم و امام عزيز و اسلام را ياری كنم و آن وظيفهای را كه امام عزيزمان بارها در پيامها تكرار كرده، كه هركس كه قدرت دارد واجب است كه به جبهه برود، و من میروم كه تا به پيام امام لبيك گفته باشم.
آرزوی من پيروزی اسلام و ترويج آن در تمام جهان است و اميدوارم كه روزی به ياری رزمندگان، تمام ملتهای زير سلطه آزاد شوند و صدام بداند كه اگر هزاران هزار كشور به او كمك كنند او نمیتواند در مقابل نيروی اسلام مقاومت كند.
من به جبهه میروم و اميد آن دارم كه پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهيد شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعيين كردهام و اميدوارم كه پيروز هم بشوم.
پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندين ساله شما متشكرم.
من عاشق خدا و امام زمان گشتهام و اين عشق هرگز با هيچ مانعی از قلب من بيرون نمیرود، تا اينكه به معشوق خود يعنی «الله» برسم؛ و به حق كه ما میرويم كه اين حسين زمان و خمينی بتشكن را ياری كنيم و به حق كه خداوند به كسانی كه در راه او پيكار میكنند، پاداش عظيم میبخشد.
من برای خدا از ماديات گذشتم و به معنويات فكر كردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشيدم، فقط برای هدفم يعنی الله.
انتهای خبر/