1403-11-22 00:10 شماره خبر : 1214
جانباز شیمیایی و حافظ دفاع مقدس

نسل بی‌پایان؛

جانباز شیمیایی و حافظ دفاع مقدس

حمیدرضا مدنی قمصری جانباز شیمیایی دوران دفاع مقدس در ۲۴ مهر سال ۷۱ در اثر تحمل رنج ناشی از مجروحیت به شهادت رسید.

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر»؛شهید مهندس حمیدرضا مدنی قمصری در سال ۱۳۴۲ دیده به جهان گشود. مادرش قبل از تولد وی کلیه مسائل دینی را رعایت می‌نمود. حتی بعد از تولد حمید بدون وضو او را شیر نمی داد و ازهمان نوزادی او را همراه خود به جلسات مذهبی می‌برد تا اینکه حمید بزرگتر شد و از آن پس نیز با پدرش به مسجد و هیئت می‌رفت و علاقه فراوانی به نماز و روزه و احکام دینی داشت.

بعد از اتمام دوره دبستان به مدرسه راهنمایی موسوی، که در آن زمان شهید شاه‌آبادی مسئول آن بود، رفت و از آن پس، تحصیلات متوسطه را در هنرستان فنی شهدا ادامه داد. سال آخر درسش با حمله نظامی عراق به ایران مقارن بود که با توجه به فرمایش امام امت، که در شرکت در جبهه‌ها را تکلیف الهی می‌دانستند، به سوی جبهه شتافت و بعد از بازگشت از جبهه امتحانات عقب افتاده را جبران نمود. خلق و خوی او باعث شده بود که تمام دوستان و شاگردانش علاقه شدیدی به او پیدا کنند. رفتارش حتی با کودکان و فرزندانش بسیار خوب بود.

در سال 62 در سن 19 سالگی ازدواج کرد و اولین فرزندشان درسال 63 به دنیا آمد. در این سالها نیز حمید جبهه را فراموش نمی کرد و اکثرا در جبهه حضور داشت تا اینکه در سال ۶۳ در منطقه طلائیه بوسیله گازهای شیمیایی مصدوم شد که از آن سال با توجه به عوارضی که این مسئله بر وی داشت و تحت درمان بود باز هم جبهه را فراموش نمی‌کرد و دفاع از اسلام را وظیفه شرعی خود می‌دانست.

با توجه به اینکه حمید دانشجوی رشته برق بود در کنار درس به جبهه می‌رفت تا در آینده یکی از کسانی باشد که به سازندگی کشورش بپردازد ولی نتوانست به این آرزوی خود تحقق ببخشید زیرا از سال ۶۸ عوارض شیمیایی در بدنش بصورتی شدید ظاهر شد و او را راهی بیمارستان ساخت.

وصیت نامه شهید حمیدرضا مدنی

به نام خدائی که جانم از اوست و هستیم داده و رسول خدا – درود و سلام و شهادت می دهم  پیامبر بر حق الهی است و به ائمه اطهار و معصومین شهادت می‌دهم که نائبین بر حق و فرستادگان و راه‌گشایان دین محمد(ص) برای ما بودند. اشهدان لااله ا... و اشهد ان محمد (ص) رسول ا... و اشهد ان علی ولی ا...
خونین پر و بالیم خدایا بپذیر
هرچند شکسته بالیم خدایا بپذیر
سردر قدم تو باختن چیزی نیست
این هدیه کوچکی است ازما بپذیر

با سلام و درود به روح مطهر امام (ره) و تمامی خدمتگزاران به اسلام و مسلمین سخنی چند به عنوان وصیت نامه می‌نویسم باشد که مورد قبول بارگاه احدیت قرار گیرد و بس.
در این موقعیت که اسلام عزیز مورد هجوم عناصر بیگانه قرار گرفته است و همه چیز ضد اسلام ناب محمدی است بر من و شما برادر و خواهر گرامی است که از مظلومیت اسلاممان دفاع کنیم و نگذاریم پرچم سرخ شده به خون شهیدان و جانبازانمان که به رهبری امام رضوان الله تعالی علیه برافراشته شده اشت به زمین خورد که دیگر هیچ نخواهیم داشت و شاید مسئول و مدیون نیز باشیم که در این امر کوتاهی کرده باشیم. پس ای امت حزب الله روی سخنم بیشتر با شماست. هدف اصلی زنده نگاه داشتن اسلام ناب محمدی(ص) است و مواظب باشیم که تمام کمبودها و گرانیهایی که می‌بینیم و ملموس است خدای ناخواسته ایمانمان را از دست بدهیم و چیزی بگوییم که باعث خوشحالی دشمنانمان گردد.
حال که قلم در دست گرفته‌ام و وصیت‌نامه می‌نویسم دردهای زیادی را تحمل کرده‌ام و خدا گواه است همیشه خدا را شکر کرده‌ام و از او کمک خواسته‌ام و ذکرم «لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» بوده است ولی حال از خوف خودش می‌ترسم و در این نوشتن عفو بسیار از درگاهش می‌خواهم و نمی‌دانم این دردها و سختی‌ها برای او بوده است یا خیر فقط؟ فقط در این اثنا خواهشمندم ای امت حزب الله برایم طلب مغفرت بفرمائید و هر کسی که توانست برایم نماز شب اول قبر و در سرخاکم اگر لیاقتی داشتم ۷ مرتبه سوره قدر را بخواند که عجیب محتاج به آنم.

برگه‌ای از زیارت عاشورا را حتما در قبرم قرار دهید چون منتظر رفتن به کربلا بوده‌ام ولی سعادت در بیداری را نداشته.ام ولی خدا را شکر ۵ مرتبه در خواب به پابوس قبر آقا ابا عبدالله رفته‌ام و باز هم منتظر دیدارش هستم.

در پایان از تمامی عزیزانی که اینجانب را می‌شناخته‌اند عذرخواهی می‌نمایم و حلالیت می‌طلبم و اگر بدی از اینجانب چه در مراکز آموزشی و چه در جاهای دیگری که با من آشنا بوده‌اند داشته حقیر را عفو بفرمائید چون طاقت عذاب آخرت را ندارم.

 خوب دوستانم اگر حق الناس از شما به گردن من است حلال کنید و در صورتی که مادی است آنرا از زندگیم کم کرده و وصول نمائید دیگر چیزی ندارم که بگویم مگر قطعه شعری در خصوص جانباز:
زخم ما پهلو به خنجر می دهد
شیشه ما سنگ را پر می دهد
ناامیدی اول امید ماست
نخل ما چون خشک شد بر می دهد
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
وصیتنامه اینجانب حمیدرضا مدنی قمصری
الهی العفو

 

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر: https://ravikhabar.com/short/NjE6V
اخبار مرتبط:
تبادل نظر:
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!

دسته بندی ها
سیاسی
اجتماعی
اقتصادی
فرهنگی
ورزشی