1403-12-29 00:04 شماره خبر : 1809
از هنرستان تا خط شکن مسلم بن عقیل

نسل بی‌پایان؛

از هنرستان تا خط شکن مسلم بن عقیل

کودکی در کرج متولد شد که بعدها نامش در زمره شهدای هشت سال دفاع مقدس جاودانه گشت. شهید قادر آبادی، دانش‌آموخته رشته مکانیک، از هنرستان صنعتی راهی جبهه شد و در عملیات مسلم بن عقیل، در اوج جوانی، به فیض شهادت نائل آمد.

به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «راوی خبر»؛شهید قادر آبادی در چهاردهم آذرماه سال ۱۳۴۱ هجری شمسی به دنیا آمد. دوران کودکی را تا سن ۵ سالگی در محله‌ای از کرج سپری کرد که اکنون بیمارستان امام خمینی (ره) در آن واقع شده است. پس از آن، به همراه خانواده‌اش به محله کارخانه قند کرج نقل مکان کردند و تا زمان شهادت در آنجا زندگی می‌کردند. دوره دبستان را در مدرسه شهید مالکی به پایان رساند و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی خشایار شاه (که اکنون مدرسه دخترانه نرگس است) گذراند. سپس، به دلیل علاقه به رشته مکانیک، وارد هنرستان صنعتی کرج شد و در خرداد ماه سال ۱۳۶۱ موفق به اخذ دیپلم در این رشته گردید.

در حین تحصیل در هنرستان، عضو بسیج ناحیه ۱۰، پایگاه شهیدان پناهی بود و در آنجا در فعالیت‌های نظامی و کلاس‌های آموزش نظامی شرکت می‌کرد. شهید آبادی در این دوران شخصیتی برجسته و قابل ستایش داشت؛ به طوری که در محل زندگی خود به پاکی و درستکاری شناخته می‌شد. ایشان با وجود تمام مشغله‌ها، به دلیل مشکلات مالی خانواده، کار می‌کرد و از درآمد خود به خانواده کمک می‌نمود. در شهریور ماه سال ۱۳۶۱، پس از اتمام تحصیلات، برای اعزام مجدد از ناحیه اقدام و ثبت‌نام کرد و پس از گذراندن دوره آموزش نظامی، در سیزدهم شهریور ماه سال ۱۳۶۱ به جبهه اعزام شد.

متن وصیت‌نامه شهید:

«مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، مَن وَجَدَنی عَرَفَنی وَ مَن عَرَفَنی اَحَبَّنی وَ مَن اَحَبَّنی عَشَقَنی وَ مَن عَشَقَنی عَشَقتَهُ وَ مَن عَشَقتَهُ قَتَلتَهُ وَ مَن قَتَلتَهُ فَعَلی دِیَتَهُ وَ مَن عَلی دِیَتَهُ فَاِنّا دِیَتُهُ.»

هر کس مرا طلب کند، می‌یابد؛ و هر کس مرا یافت، می‌شناسد؛ و هر کس مرا شناخت، دوستم می‌دارد؛ و هر کس دوستم داشت، عاشق من می‌شود؛ و هر کس عاشق من شد، عاشقش می‌شوم؛ و هر کس را که عاشقش شوم، می‌کشم؛ و هر کس را که بکشم، خون‌بهایش بر من واجب است؛ و هر کس که خون‌بهایش بر من واجب است، پس من خودم خون‌بهایش هستم.

با سلام به پدر و مادر عزیزم، امیدوارم حالتان خوب باشد و هیچ‌گونه نگرانی از من نداشته باشید. پدر عزیزم، اگر من شهید شدم، برایم گریه نکنید؛ چرا که قرآن کریم می‌فرماید شهیدان زنده‌اند و نزد خدایشان روزی می‌خورند.

اکنون در زیر بوته‌های نیزار نشسته‌ام و یکی دو ساعت دیگر به خط مقدم می‌رویم. آنجا فرصت نوشتن نامه نیست. برای نوشتن این مطالب نیز وقت کمی دارم و به اختصار می‌نویسم. خلاصه آنکه ما با زنده ماندنمان نتوانستیم کاری برای این انقلاب انجام دهیم.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر: https://ravikhabar.com/short/4AxpN
اخبار مرتبط:
تبادل نظر:
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!

دسته بندی ها
سیاسی
اجتماعی
اقتصادی
فرهنگی
ورزشی